تحلیل ولایتی از «روس ستیزی» در ایران
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۱۲۸۲۹
وزیر اسبق امور خارجه گفت: بعضی به این واقعیت توجه ندارند که سیاست بدون قدرت، امکان توفیق ندارد؛ وگرنه کشورهای کوچک و حتی ذره بینی، این امکان را داشتند که سرنوشت دنیا را در دست بگیرند.
علی اکبر ولایتی وزیر اسبق امور خارجه و از دیپلماتهای باسابقه ایران به برسی تاریخی تاثیرات دو مقوله میدان و دیپلماسی بر یکدیگر در موضوع حکمرانی پرداخت و گفت: از مدتی قبل، دو موضوع مهم «میدان» و «سیاست»، مورد مباحثه و گفتگوهایی در داخل کشور قرار گرفت که سرانجام موجب شد مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) که خود مبدع نظریه جدید «مقاومت منطقهای ناشی از بیداری اسلامی در عصر حاضر» هستند، اخیراً نکات ارزشمندی را به اجمال و اشاره در تبیین دیدگاه خویش مطرح فرمایند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: این سخنان، بنده که افتخار داشتهام در تئوری و عمل در مکتب حضرت ایشان تلمذ کنم و به قدر بضاعت مزجاة، استعداد و ظرفیت خویش بهره برده و آموختهها را در جهت خدمت به اهداف جمهوری اسلامی ایران به کار بگیرم، را وادار نمود که چند کلمهای به عرض دوستان و همکاران سیاستمدار خود برسانم؛ با این امید که این توصیهها که برگرفته از تجربههای سالیان طولانی خدمت در این حوزه است، برای اینجانب و دوستان قدیم و جدیدم در حوزه سیاست خارجی، مفید واقع شود.
ولایتی خاطرنشان کرد: موضوع مورد مناقشه این است که بعضی دیپلماسی و بعضی مبارزه میدانی را عامل تعیین کننده در پیشبرد روابط خارجی کشور میدانند. برای روشن شدن مطلب بهترین راه مراجعه به نمونههای تاریخی در تاریخ پرفراز و نشیب معاصر ایران است که من در چند بخش به آنها اشاره میکنم.
وی در اولین مثال، با اشاره به حمله روسها به ایران در سال 1218 هجری قمری (1803 میلادی) روسها به ایران، گفت: در این مقطع، فتحعلیشاه در تهران مشغول گذران معمول زندگی و سیاست گذاری بود و عباس میرزای ولیعهد را مامور کرد که با نیروهای موجود در آذربایجان، با استفاده از مالیات آن ایالت، مقابل تهاجم روسها بایستد.
وزیر اسبق امور خارجه یادآور شد: عباس میرزا با آن امکانات محدود، حدود 10 سال در برابر یکی از امپراطوریهای قدرتمند جهان آن روز ایستاد و در آغاز جنگ، پیروزیهایی هم به دست آورد به طوریکه حتی «سیسیانوف» -فرمانده سپاه روس- به دست «حسین قلی خان» -حاکم ایرانی باکو- به قتل رسید که تزار روس (نیکولای اول) ناچار شد «پاسکوویچ» -بزرگترین فرمانده ارتش روس- را برای جنگ فرا بخواند.
ولایتی افزود: عباس میرزا 10 سال در دوره اول جنگ ای ایران و روس مقاومت کرد و پس از 10 سال مبارزه، بخشی از شهرهای آذربایجان ارمنستان و گرجستان را از دست داد. مجددا 13 سال بعد در 1241 با پشتوانه «رساله جهادیه» که 143 نفر از علما و مجتهدین امضا کرده بودند به مناطق اشغالی آذربایجان و ارمنستان و گرجستان حمله کرد و کلیه شهرهای اشغالی را از روسها بازپس گرفت ولی باز به دلیل سیاستگذاری منفعلانه فتحعلیشاه در سال 1243 از مناطق بازپس گرفته شده، عقب نشینی کرد. در حالی که فتحعلی شاه در پایتخت شعر می گفت که: «کشم شمشیر مینایی که شیر از بیشه بگریزد/ زنم بر فرق "پسکوویچ" که دود از "پطر" برخیزد»
وی با اشاره به اینکه با وجود اینکه در نهایت عباس میرزا در این جنگها شکست خورد، اما مقاومت جانانه 12 ساله وی، رعبی در دل روسها افکند که علیرغم نقشه اولیه آنها برای رفتن تا آبهای گرم و به خصوص خلیج فارس و دریای عمان، از ادامه کار منصرف شدند، خاطرنشان کرد: زمانی که «گریبایدوف» -سفیر بیعقل و پر مدّعای روس در تهران- طالب اسارت زنهای گرجی الاصل مسلمان ایرانی و اعزام آنها به تفلیس بود، توسط مردم با غیرت ایران کشته شد و متعاقباً عباس میرزا، هیأتی را به ریاست پسرش، «خسرو میرزا» با همراهی امیرنظام زنگنه و میرزا تقی خان فراهانی (امیرکبیر)، جهت عذرخواهی به مسکو فرستاد و تزار روس که میدانست اگر آن را نپذیرد، مجدداً شاید با حمله متقابل عباس میرزا مواجه شود و این بار با استفاده از تجربه دوره دوم جنگها، عباس میرزا پیروز شود، به فوریت عذرخواهی را پذیرفت و همچنین غرامت سالیانه ذکر شده در «قرارداد ترکمنچای» که قرار بود از دولت ایران دریافت کند را نیز بخشید.
وزیر اسبق امور خارجه با بیان اینکه آن میدانی که عباس میرزا گشوده بود، زمینه را برای اعمال سیاست «امیر نظام زنگنه و میرزا تقی خان فراهانی جوان» آماده کرد، گفت: در واقع اگر ترس از اقدامات میدانی عباس میرزا نبود، به چه دلیل روسها میبایست ناراحتی بزرگ دیپلماتیک ناشی از کشته شدن سفیر خود در تهران را بپذیرند و از گرفتن غرامت هم منصرف شوند؟ آیا همراه هیأت اعزامی، سپاه رزمی کارآمدی بود که اگر نمیپذیرفتند، مسکو را فتح میکردند؟
ولایتی در ادامه به یک موضوع تاریخی دیگر، این بار در مسئله افغانستان، اشاره کرد و اظهار داشت: با توطئه و دسیسه انگلیسیها، در «هرات» - که «ولیعهدنشین عهد صفوی» بود- به قصد جدایی از ایران، شورشی به سرکردگی «امیر دوست محمدخان» به پا شد و متعاقب آن «سالار» فرزند آصف الدوله در خراسان با تحریک انگلیسیها، شورش دیگری به پا کرد تا خراسان نیز مانند هرات جدا شود. «امیرکبیر» در سال 1264 که اولین سال حکومت «ناصرالدین شاه» و امیر کبیر نخست وزیر ایران و در رأس سیاست گذاری حکومت ناصرالدین شاه قرار داشت، به «سلطان مراد میرزا» فرزند «عباس میرزا» که حاکم «قراجه داغ» بود، فرمان داد که به خراسان رفته و فتنه سالار را دفع کند و وی موفق به این کار شد و از آن پس لقب «حسام السلطنه» گرفت.
به گفتی ولایتی، وی به عنوان والی خراسان، اقدام به سرکوب شورش هرات کرد و با شکست «دوست محمدخان» در آنجا نیز موفق شد و به نام ناصرالدین شاه خطبه خواند و سکه ضرب کرد و سکهها را برای ناصرالدین شاه در تهران فرستاد و «شمس الشعرا سروش اصفهانی» قصیده ای در فتح هرات گفت.
وزیر اسبق امور خارجه کشورمان یادآور شد: در سال 1273 یعنی سال نهم حکومت ناصرالدین شاه، ایشان در فتحنامهای که به مناسبت فتح هرات به شاه نوشت، از وی اجازه خواست تا با نیروهای خود از «تنگه خیبر» عبور کند و وارد «دره سند» شود که رگ حیات حاکمیت کمپانی هند شرقی را قطع کند که متعلق به انگلیس و در حال برقراری تسلط کامل بر هند قرار داشت و با نیروهای «بهادر شاه ظفر»، آخرین پادشاه گورکانی هند، در گیر جنگ بود.
ولایتی افزود: در واقع حسام السلطنه قصد داشت با کمک و حمایت نیروهای بهادر شاه، انگلیسیها را تحت فشار قرار دهد تا دست از خوزستان بردارند و از آن طریق هرات را نجات دهد، اما کارشکنیهای انگلیس در مرکز، توسط «مهدعلیا» –مادر ناصرالدین شاه– و «میرزا آقاخان نوری» –صدراعظم وابسته به سفارت انگلیس– او را وادار به تخلیه هرات کرد. نکته مهم این است که میرزا آقا خان نوری، عنصر وابسته به سفارت انگلیس و دارای روابط نزدیک با «مهدعلیا»، طی نامه غلاظ و شدادی، از وی که فرزند خلف عباس میرزا بود و خراسان و هرات را از خطر جدایی از ایران نجات داده و مانند نادر، عازم فتح هند و این بار برای استخلاص آن سرزمین از استعمار انگلیس بود، خواست که هرات را ترک کند؛ یعنی چند سال بعد از پیروزی، تسلیم شورشیان کند!
این دیپلمات با سابقه کشورمان خاطرنشان کرد: در این وقایع تاریخی، فرمانروایی سیاسی کشور، ابتدا در دست امیرکبیر بود که توانست به طور صحیح و وطن پرستانهای از «نیروهای میدانی میراث سردار رشید ایران یعنی عباس میرزا» استفاده کرده و خراسان و هرات را نجات دهد، ولی زمانی که مرکزیت سیاسی کشور در اختیار مثلث «مهدعلیا»، «میرزا آقا خان» و «سفارت انگلیس» قرار گرفت، این فاجعه تاریخی به وجود آمد و موجب جدایی هرات از ایران گردید.
ولایتی به سومین موضوع تاریخ در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در ابتدای حکومت جمهوری اسلامی ایران، تلاشهای بسیار ارزشمندی در جهت اعمال سیاست موازنه منفی، یعنی عملیاتی شدن شعار محوری نه شرقی – نه غربی صورت گرفت و الحق حمایت از مردم افغانستان از یکسو و مردم فلسطین از سوی دیگر که در هر دوی آنها جمهوری اسلامی ایران، به صورت متوازن در جهت مقابله با سلطه بیگانه چه غربی و چه شرقی تلاش کرد و بهای سنگینی برای آن پرداخت، نشانگر باور عمیق و عملی ایران اسلامی بود.
وی ادامه داد: بعد از فروپاشی شوروی، روسیه از یک کشور با وزن یک ابرقدرت به یک قدرت بزرگ ولی تأثیرگذار در فعل و انفعالات جهانی تغییر کرد و به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) عملاً آرمان مارکسیستی را به موزه تاریخ سیاسی جهان سپرد.
وزیر اسبق امور خارجه اظهار داشت: وقتی آن کشور دیگر داعیهای در تأسیس حکومت جهانی «پرولتاریا» نداشت، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت با آن دولت، به عنوان یک همسایه مقتدر و صاحب تکنولوژی درجه یک دفاعی، هستهای و فضایی (حتی پیشرفته تر از آمریکا) در این حوزهها، رابطه برقرار کند.
ولایتی افزود: از آن پس «غربگرایان» و «غرب دوستان»، از جمله آنهایی که مارک غربگرایی ندارند، اما دلبسته غرب هستند، به مخالفت با برقراری رابطه معقول براساس احترام متقابل، حقوق برابر و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر با روسیه برآمدند و «غربگرایان»، با عوامفریبی و تکیه بر ذهنیتهای تاریخ گذشته، مبتنی بر برداشت سلطه جویانه کمونیستهای جهان با محوریت مسکو، با تبلیغات پنهان و آشکار، برقراری ارتباط راهبردی با روسیه را مورد تهاجم قرار دادند.
وی از دیگر دلایل و قرائن غیرمستقیم این روس ستیزی را دلبستگی بعضی از ایرانیان مقیم غرب نسبت به غرب دانست که قریب به 50 درصد جمعیت کل ایرانیان خارج از کشور بوده و اغلب طبقه تحصیل کرده و ثروتمند و با دسترسی وسیع به رسانه های بین المللی هستند و می خواهند که رابطه ایران و کشورهای غربی مبتنی بر تسهیلات و آسان گیری ویزا و رفت و آمد بین دو طرف باشد.
وزیر اسبق امور خارجه تصریح کرد: هر کدام از این افراد که مردمی مسلمان و ایران دوست هستند، اگر به طور متوسط، حداقل با 5 نفر از اقوام و دوستان نزدیک مقیم ایران در ارتباط باشند، میتوان گفت که 10 میلیون نفر طالب ارتباط متعارف با غرب هستند. در حالی که تعداد ایرانیان موجود در کشورهایی مانند روسیه و چین، بسیار اندک و غیر قابل مقایسه با ایرانیان مقیم در غرب هستند.
ولایتی خاطرنشان کرد: شهید بزرگوار ما، مرحوم سپهبد حاج قاسم سلیمانی که یکی از مصادیق ارزشمند قهرمانان بزرگ ایران و همچون عباس میرزا میراثدار ایران قدرتمند پیرو اهل بیت (ع) بوده است، هم صاحب تدبیر شجاعانه میدانی و هم دارای دید راهبردی در مدیریت سیاسی کشور بود که به موقع اقدامی ارزشمند در جهت اجرای تدابیر تعیین کننده مقام معظم رهبری در حوزه سیاستهای منطقهای انجام داد و درست در زمانی که بیش از 80 کشور با محوریت آمریکا و اروپای غربی در حوزههای بین المللی و تهاجم نظامی عرصه را بر سوریه تنگ کرده بودند و در چند سال اول، فقط ایران بود که از سقوط سوریه توسط آمریکا و صهیونیستها با پادوئی برخی از کشورهای ذلیل منطقه ای جلوگیری می کرد، توانست روسها را قانع کند که به کمک بیایند و از هدر رفتن زحمات و و فداکاریهای چند ساله ایران و سوریه و حزب الله جلوگیری و پیروزی نهایی سوریه را قطعی کرد.
وی افزود: کیست که نداند، اگر تدبیر مقام معظم رهبری با اجرای موفق سردار نبود، سوریه و متعاقب آن عراق دچار مشکلات عدیده می شدند و سرنوشت آنها، این نبود که امروز شاهد آن هستیم و به این ترتیب، حزب الله و حماس و جهاد اسلامی نیز تحت فشار قرار میگرفتند که معلوم نبود در مقابل سیل مهاجم ایادی شیطان بتوانند آن طور که امروز ایستاده اند، مقاومت کنند.
وزیر اسبق امور خارجه در جمع بندی این بحث گفت: بعضی به این واقعیت توجه ندارند که سیاست بدون قدرت، امکان توفیق ندارد؛ وگرنه کشورهای کوچک و حتی ذره بینی، این امکان را داشتند که سرنوشت دنیا را در دست بگیرند.
ولایتی با تاکید بر اینکه یک میدان مقتدر، نیازمند سیاستمدار مقتدر و بصیر برای حرکت با اقتدار توأم با بصیرت در صحنه بینالمللی است، افزود: سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران، در «مقاومت حول محور بیداری اسلامی» معنی پیدا میکند.
وی اضافه کرد: امروز اگر از یمن تا عراق و سوریه و لبنان و فلسطین، خط مقاومت و اتحاد کلمه هر روز پر رنگتر میشود، مدیون سیاست آرمانی جمهوری اسلامی است و بدون حرکت در جهت این تفکر، هیچ دلیل دیگری برای اتحاد کلمه بین کشورهای اسلامی با سابقه طولانی مبارزه علیه صلیبیون، استعمارگران و صهیونیسم، وجود ندارد.
وزیر اسبق امور خارجه با بیان اینکه با تعارف و تشریفات، هیچ کس جان خود را فدای وطنهای اسلامی فلسطین و عراق و سوریه و ایران و لبنان و یمن نخواهد کرد، گفت: توصیه متواضعانه و برادرانه اینجانب به دوستان سیاستمدار جمهوری اسلامی ایران این است که قدر شهدای گرانقدر ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن را بدانیم و در مقابل عظمت این بزرگان «پرچمدار تجدید حیات اسلام»، سر تعظیم فرود آوریم و همانطور که آنها از جان خویش گذشتند، ما هم از خودی خویش بگذریم.
منبع: تسنیممنبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد وزیر اسبق امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ناصرالدین شاه عباس میرزا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۱۲۸۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیتر خاص رسانه عربی درباره ایران/ تحلیل وضعیت اقتصادی پس از «آغاز عصر تحول»
وبگاه المیادین در گزارشی به تاثیر عملیات وعده صادق پرداخته است و نتیجهگیری میکند علیرغم تحریمها، ایران توانسته است اقتصادش را دگرگون سازد، همچنین موفق شد معادله سیاسی علیه رژیم صهیونیستی را با عملیات وعده صادق تغییر دهد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، وبگاه شبکه خبری المیادین در تحلیلی نوشته است که آخرین تحولات بین تهران و تلآویو بازتابی از تغییر استراتژی قبلی ایران در مقابله با رژیم صهیونیستی است که شامل تغییر آنچه مقامات ایرانی «صبر استراتژیک» مینامیدند، میشود.
به گفته المیادین، برد گسترده عملیات موشکی که در اعماق سرزمینهای اشغالی انجام شد نشان میدهد که ایران به دنبال ایجاد بازدارندگی علیه رژیم اسرائیل و سیاستهای نظامی متحدان غربیاش در خاورمیانه است. با این ملاحظه دیدگاه ایران برای ما روشن میشود: عصر تحول آغاز شده است و آینده نظم امنیتی منطقه بدون حفظ منافع سیاسی و اقتصادی ایران پایدار نخواهد بود.
تغییراتی که پس از هفتم اکتبر (طوفانالاقصی) و تلاش رژیم صهیونیستی برای شکست حماس رخ داد، تنها به ایجاد رویکرد امنیتی استراتژیک جدید ایران سرعت بخشید. نیروهای مسلح یمن با ارتش خود و رزمندگان مقاومت انصارالله مستقیماً علیه رژیم صهیونیستی به درگیری پیوستند و منافع این کشور را در تنگه باب المندب تهدید کردند که بهطور همزمان باعث جلب توجه جهانیان شد.
المیادین معتقد است که تهران از طریق روابط راهبردی خود با صنعا به دیگران این پیام را میدهد که تحرکات علیه منافع خود در منطقه را ساده نمیگیرد. کشورهای غربی اکنون به خوبی از این واقعیت آگاه هستند و با توجه به نگرانیهای فزاینده خود در مورد ضررهای اقتصادی ناشی از خطرات پیش روی امنیت تجارت دریایی، در هفتههای اخیر بهطور فزایندهای بر رژیم اسرائیل فشار آوردهاند تا عملیات نظامی خود در غزه را کاهش دهد.
بر اساس این گزارش، دولت اخلالگر نتانیاهو شدیدترین آسیب را متحمل شد که ممکن است منجر به برکناری او در اواسط جنگ شود. نتانیاهو برای غلبه بر این بحران سعی کرد گوشه امنی برای خود خلق کند و با هدف قرار دادن مستقیم کنسولگری ایران در دمشق و افزایش تنشها، سعی کرد مخالفان را کنترل کند.
تغییر در معادله سیاسی-راهبردیالمیادین تصریح کرده که حمله به کنسولگری ایران در دمشق در اول آوریل از یک سو منجر به شهادت هفت تن از نظامیان ایرانی شد، اما از سوی دیگر مقامات ارشد ایران مانند رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله علی خامنهای آن را حمله به حاکمیت و سرزمین ایران خواندند. به عبارت دیگر، رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز ایران فراتر رفت و پاسخ قاطع ایران را برای حفظ معادله راهبردی تثبیت شده و تعیین مرزهای مشخص در برابر سیاست تجاوزکارانه رژیم اسرائیل ضروری کرد.
به گفته این شبکه خبری، در روزهای اولیه پس از حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران، کارشناسان واکنش ایران را ارزیابی کردند اما نظرات متناقضی از خود نشان دادند. برخی حدس میزدند که برای جلوگیری از تشدید تنشها یا رویارویی مستقیم نظامی علیه ایالات متحده واکنش ایران محدود خواهد بود. در همین حال، برخی از مقامات غربی تا آنجا پیش رفتند که تهران را از پاسخگویی به رژیم اسرائیل با استناد به هشدارهایی درباره عواقب آن منصرف کنند، اما واکنش ایران نشاندهنده یک شوک در واقعیت بود و تحلیلهای متفاوتی از ایران را برانگیخت.
حملات موشکی و پهپادی گستردهای که از خاک ایران علیه پایگاههای نظامی رژیم اسرائیل انجام شد دیگر جای بحث برای تحلیلگران و مقامات در سراسر جهان نگذاشت. شکست پدافندی رژیم اسرائیل و اصابت چندین موشک ایرانی به اهداف نظامی، صحنه آشکاری از ضعف پدافند اسرائیل را ترسیم کرد؛ این نتیجهگیری، بدون توجه به ادعای دروغین رژیم صهیونیستی مبنی بر شکست حمله ایران یا مداخله چندین کشور بهویژه آمریکا، فرانسه و انگلیس که در جریان این حمله از رژیم اشغالگر دفاع کردهاند، صورت میگیرد.
المیادین تاکید کرده است که این حمله در واقع گامی عظیم در شکلگیری معادلهای جدید برای ایجاد تعادل بین قدرتهای منطقهای بود. هشدار ایران به واشنگتن نسبت به مداخله در مناقشات منطقهای، قطعه دیگری به این دومینو اضافه کرد که اکنون با عقبنشینی آمریکا تکمیل شده است.
علاوه بر اعتماد مقامات ایرانی به تواناییها و قدرت نظامی خود، به نظر میرسد ایران برای ماهها آماده این مرحله میشد و تشدید تنشها را به عنوان یکی از سناریوها پیشبینی کرده بود. پس از دههها تحریمهای شدید اقتصادی، رژیم صهیونیستی انتظار داشت محاسبات ایران در خصوص تلافی با توجه به نگرانی از افزایش مشکلات اقتصادی متفاوت باشد. آنها حدس میزدند که این عملیات تأثیر کمی بر رژیم صهیونیستی داشته باشد، اما حمله موشکی گسترده ایران ثابت کرد که بر این نگرانیها غلبه کرده است.
تحول اقتصادی علیرغم تحریمهای یکجانبهالمیادین در بخش پایانی تحلیل خود نوشته است که رسانههای ایران گزارشهای متعددی منتشر کردهاند که نشان میدهد دولت ابراهیم رئیسی طی چند ماه گذشته به میزان قابل توجهی ذخایر ارزی خود را افزایش داده و به بخش قابلتوجهی از وابستگی خود به صادرات پایان داده است. اما کارت قویتر روی میز، تغییر ذخایر داراییهای خارجی در بانک مرکزی بود، زیرا کشورهای تحریم شده سعی دارند بدون ایجاد بحران اقتصادی با تبدیل ذخایر خود به طلا و فلزات گرانبها تعداد زیادی از تحریمهای اعمال شده علیه خود را خنثی کنند.
این شبکه خبری مدعی است که اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط منابع معتبر خارجی حاکی از آن است که بانک مرکزی ایران طی سه ماه گذشته در اقدامی بیسابقه، ذخایر طلا و فلزات گرانبها خود را افزایش داده است. این نشان میدهد که ایران با وجود فشار تحریمهای ایالات متحده، در حال کار روی یافتن روشی مطمئن برای تأمین مالی تجارت خارجی است و با آغاز کار در بخش خصوصی و تجارت غیرنفتی، به تجار ایرانی اجازه داده است تا خریدهای ارزی خود را با طلا بپردازند.
در همین راستا، ثبات و کاهش ارزش دلار آمریکا در بازار ایران پس از حمله رژیم صهیونیستی و واکنش ایران نیز نشانگر موفقیت بانک مرکزی در مهار اثرات اقدامات سیاسی بر بازار و موفقیت ایران در جلب مجدد اعتماد تجار است. عملیات رژیم صهیونیستی در نوزدهم آوریل ثابت کرد که مقامات این رژیم با تغییر در ایدههای قبلی خود در مورد عزم ایران برای پاسخ نظامی مواجه شدهاند که جایگاه رژیم غاصب را روی صفحه شطرنج با ایران متزلزل کرده است.
کد خبر 748570