Web Analytics Made Easy - Statcounter


حجت الاسلام مهدوی زادگان گفت: جریان منورالفکری در فهم معنای آزادی به اقتضائات جامعۀ ایرانی توجه نداشتند و بلکه به مقتضیات بیرونی توجه داشتند.

به گزارش خبرنگار بی‌باک، زاویه در برنامۀ این هفتۀ خود به بررسی مفهوم آزادی در عصر مشروطه پرداخت. مهمانان زاویه داوود مهدی‌زادگان (دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) و داریوش رحمانیان (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران) بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

صلواتی مجری کارشناس برنامه ابتدا سوال اول را از مهدی‌زادگان پرسید و مطلب را اینطور توضیح داد که برخی بین دو مفهوم در مشروطه تفاوت قائل می‌شوند، یکی دورۀ مشروطه که از ۱۲۸۵ تا ۱۳۵۷ طول کشید و دیگری انقلاب مشروطه که از ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۰ یا ۹۱ بطول انجامید. سوای ارزشیابی این دو دوره، اگر بخواهیم روی دورۀ دوم که انقلاب مشروطه بود متمرکز شویم و این پرسش مهم را که خاستگاه معرفتی آزادی را برای ما روشن می‌کند بپرسیم، مشروطه خواهان اعمّ از روحانیون یا منورالفکران بر چه اساسی و از کجا فهمیدند که باید از آزادی بحث کنند و آزادی آنقدر مهم است که درباره‌اش انواع مقاله و روزنامه و جلسه و گفتگو نوشته و برگزار گردد و این ضرورت از کجا آمد؟ آیا ناشی از فشار و مطالبۀ مردم بود؟ یا نه استبداد و خفقان آنها را مجبور کرد؟ یا نه عقب ماندگی موجود احساس سخن از آزادی را ایجاد کرد؟ و یا نه اصلاً از بیرون میوه‌های آزادی را در غرب دیدند و گفتند چقدر خوب است که ما هم از این میوه‌ها بهره‌مند شویم؟ این خاستگاه کجاست؟

مهدی‌زادگان گفت: بحث مشروطه و مفهوم آزادی از مباحث مهمی است که هنوز هم درگیرش هستیم. برای شروع پاسخ ابتدا باید از مباحث اندیشه و مفهوم شناسی آزادی در آنها شروع کنیم، زیرا هم دربارۀ مشروطه و هم آزادی قرائت و تلقی واحدی وجود ندارد و بر اساس هر طبقه از تعاریف و مفاهیم یک حوزۀ جدید شناسایی خواهد شد و این بحث هم که مشروطه را دوره یا انقلاب بدانیم باز به همان تلقی برمی‌گردد و لذا یک تیپ شناسی از مشروطه لازم است و تنها یک جریان وجود ندارد! و سپس در پاسخ صلواتی که تذکر داد دربارۀ ضرورت توجه به مفهوم آزادی در مشروطه سخن بگوید، گفت: خاستگاه مفهوم آزادی بر اساس اینکه به کدام جریان دینی یا روشنفکری تعلّق دارد فرق می‌کند. از نظر من در جامعۀ روشنفکری ضرورت و خاستگاه‌های بومی و معرفتی اصیل برای این مفهوم وجود نداشته و اینگونه نبوده که روشنفکرها بر اساس یک خاستگاه اجتماعی یا یک تفکّر و مطالعه و بحث عمیق به مفهوم آزادی رسیده باشند، همانطور که در غرب خاستگاه داشته و خاستگاهش هم طبقۀ بورژووا بود و در آنجا آزادی بعنوان متعلّق مباحث و مطالعات معرفتی متأخّر از خاستگاه‌های اجتماعی آن بوده و در غرب آزادی ابتدا در بستر اجتماعی شکل گرفت که متأثر از شکل‌گیری بورژوازی بود و حتی مطالعات فلسفی دربارۀ آن نیز متأخر از جنبۀ اجتماعی آن بود.

صلواتی گفت: ولی در ایران وارونه اتفاق افتاد درست است؟

مهدی‌زادگان پاسخ داد: بله زیرا ما در جامعۀ ایران طبقۀ بورژوا نداشتیم و این مفهوم وارداتی بود.

رحمانیان در پاسخ به سوال اول گفت: این موضوع با یک جلسه حل و فصل نشده و به جواب کامل و جامع نخواهیم رسید، اما دربارۀ صدا و سیما که اغلب فرهیختگان و دانشگاهیان منتقد برنامه‌های آن هستند و دل خوشی از برخورد آن با تاریخ ما ندارند، باید سپاسگزار باشیم که از برنامه‌هایی مثل «هویت»یا برنامه‌های مشابه به برنامۀ «زاویه»رسیده‌ایم. عصر جدید را اساساً عصر فرهنگ رسانه‌ای شده می‌دانند و عصری که رسانه فرهنگ را می‌سازد و دوره‌ای که روایت کردن یک الزام است و یا روایتت می‌کنند یا روایت می‌شوی، لذا همیشه گفته‌ام به جای «می‌اندیشم پس هستم»دکارت باید گفت «روایت می‌کنم پس هستم». در کشوری با ۳هزار سال تاریخ مدوّن برخورد نهادهای ما با تاریخ حقیقتاً باعث تأسف و نگرانی است و روایت تاریخ ایران در کشور اگر واقعاً کما هو حقه انجام شود به اندازۀ پانصد لشگر برای این کشور کار خواهد کرد و ما که الان اینجا نشسته‌ایم داریم نان فردوسی رو می‌خوریم، نان مورّخان بزرگ را می‌خوریم و باید گفت که تاریخ در این کشور خوار است ذلیل است و نادیده انگاشته شده و وضع رشتۀ تاریخ خراب است.

سپس ادامه داد: تاریخ مفاهیم هنوز در ایران به خوبی شکل نگرفته و یکی از عقب‌مانده‌ترین شعب تاریخ در ایران تاریخ اندیشه و مفاهیم است و مفاهیمی مانند آزادی، عدالت، ملّت، دولت، انتخابات، مشارکت، جامعه و اجتماع، همۀ اینها فاقد پژوهش‌های درست و روشمند است و خیلی در این زمینه کم توجهی کردیم و بخش مهمی از آشفتگی تفکّر در ایران کنونی ناشی از این است که تاریخ نداریم و تاریخ اینها را ننوشتیم و با تاریخ انقلاب مشروطه خیلی ضعیف برخورد کردیم. سوال شما روی دیگر سکه هم دارد و آن اینکه تلقی مخالفان مشروطه از آزادی چه بود و باید بگویم این صف‌آرایی و جبهه‌آرایی سالها پیش از انقلاب مشروطه شکل گرفته و از آغاز اصلاحات یعنی اقدامات عباس میرزا و قائم مقام و همگنان آنها این صف‌آرایی شر وع شد. عباس میرزا وقتی اصلاح نظام ارتش را در دستور کار قرار داد ناچار شد توجیه دینی بکند، زیرا متهم به این شد که تشبّه به کفّار کرده و کشف حجاب از سرباز ایرانی کرده و غیره. از همان زمان به بعد دو طیف نوخواهان و نوگرایان و سنّت‌زدگان، زیرا نمی‌خواهم لفظ سنّت‌گرایان را بکار ببرم؛ کهنه‌اندیشانی که با خیلی از مظاهر تجدّد مخالفت می‌کردند، مقابل هم ایستادند و تاریخ دویست سالۀ ما اینها را نشان داده و باید اینگونه بحث کرد و گفت که کسانی بودند که نه فقط با آزادی بلکه با اصلاح سر یا تأسیس مدرسه یا راه‌آهن و با هر گونه تازگی و نوآوری سر ستیزه داشتند و می‌ترسیدند. لذا فقط بحث آزادی نیست، مشروطه و دموکراسی و قانون و غیره که باید پرسید از کجا آمدند؟ من سی سال است روی پروژۀ انحطاط کار می‌کنم و تاریخ انحطاط را بررسی می‌کنم. ما از دورۀ صفویه وارد نظام بین الملل شدیم و به بازی گرفته شدیم و اقتداری داشتیم و چون ایرانیان همیشه عادت داشتند در مرکز و محور توجه باشند و به همین دلیل به شاه خود قبلۀ عالم می‌گفتند، زیرا همواره دوست داشتند در متن باشند نه حاشیه، اما بعد از صفویه ایران به حاشیه رفت و اصلاحات و تغییر فکر در عباس میرزا هم صرفاً نبوده بلکه بارقه‌هایش در خود صفویه هم بوده و مسئلۀ اصلی هم این بوده که خیلی از متفکّران جامعه حس کردند هستی ایران و ملت ایران در خطر نابودی و زوال است و بعد سفرنامه‌نویسان ایرانی یا فارسی‌نویسان از اواخر قرن هجده، کسانی مثل اعتصام‌الدین بیگ و منشی اسماعیل و یا میرزا ابوطالب اصفهانی نویسندۀ "مسیر طالبی" یا میرزا عبداللطیف شوشتری و بعد کسانی مثل میرزا صالح شیرازی یا میرزاحسن خان ایلچی و رضا قلی میرزا و غیره تقریباً همگی در سفرنامه‌های خود، همانطور که مستشارالدوله در کتاب "یک کلمه" گفت، اتفاق نظر داشتند که راز ترقّی غرب، انگلیسی‌ها، فرانسوی‌ها و فرنگیان و اینکه یک ملت کوچک مثل انگلیس از یک جزیرۀ کوچک توانسته یک شبه قارّه را بگیرد، در آزادی و دموکراسی و نهادینه کردن عدالت و اصالت دادن به حق و حقوق مردم و مشارکت آنها در سرنوشت کشور بوده و راز بدبختی ما در ظلم و ستم و تبعیضی است که در جامعه نهادینه شده بود.

در اینجا صلواتی به هر دو مهمان تذکّر داد که از مقدّمات بپرهیزند و سعی کنند پاسخ سوال را بدهند و ضمن واکنش به نقد پیش گفتۀ رحمانیان به صدا و سیما خاطرنشان کرد که این نشانۀ سعۀ صدر صدا و سیماست که به بلوغ و عقلانیتی رسیده که زمینۀ اینگونه برنامه‌ها و طرح چنین نقدهایی را خود ممکن ساخته و سپس مجدّداً سوال خود را تکرار کرد که ضرورت طرح مفهوم آزادی در مشروطه چه بود؟!

مهدی‌زادگان در پاسخ ابتدا به رحمانیان واکنش نشان داد و گفت: فرض کنیم در جمهوری اسلامی به تاریخ مشروطه پرداخته نشده، ولی آیا قبل از آن هم پرداخته شده بود؟ اتفاقاً بعد از انقلاب اسلامی اساساً مشروطه احیا شد و پرداختن به آن دوباره زنده شد و تا قبل از انقلاب مشروطه تقریباً فراموش شده بود و واقعیتی نداشت ولی بعد انقلاب دوباره زنده شد و اکنون خیلی‌ها اعمّ از روشنفکر یا انقلابی وقتی می‎‌خواهند از انقلاب بحث کنند به مشروطه می‎‌پردازند.

صلواتی مجدّداً تذکر داد که بحث ما مشروطه نیست بلکه تلقی از آزادی در مشروطه است! و همانطور که در مورد تلقی منورالفکرها از آزادی گفتید، نظر علما را هم بگویید!

مهدی‌زادگان ادامه داد: برخلاف نظر رحمانیان که می‌گوید باید به چند دهه قبل از مشروطه برگردیم، به نظرم آزادی در تلقی منورالفکری هنوز شکل نگرفته بود و هرچند ممکن است در ادبیات آخوندزاده یا ملکم خان گزارش‌ها یا روایاتی بوده باشد، اما خود همین مفهوم مشروطه در همان ایام هنوز ناشناخته بود و تصور کنید که آیت الله طباطبایی در همان مجلس اول اعلام می‌کند که ما نمی‌دانیم مشروطه چیست ولی به ما گفتند که آبادی می‌آورد، امنیت می‌آورد، و ما هم گفتیم چیز خوبی است، و صلواتی در تکمیل گفت: در سرمقاله هم اشاره شد که برخی تصور می‌کردند مشروطه گوشت و رفاه و ... می‌آورد.

مهدی‌زادگان ادامه داد: بله تا آن زمان هم کسی نمی‎‌دانست مشروطه چیست و صلواتی پرسید: یعنی آزادی را هم نمی‌دانستند چیست؟ و سپس سوال را اینگونه از رحمانیان پرسید که آیا واقعاً مفهومی از آزادی نداشتند؟

رحمانیان پاسخ داد: ما عادت به کلّی‌گویی راجع به تاریخ داریم و مخصوصاً آنها که مفهوم شکست دربارۀ مشروطه را مطرح می‌کنند و من اصلاً قبول ندارم، خیلی علاقه دارند کلّی‌گویی کنند و مدام با غرب و انگلیس مقایسه می‌کنند و تقلیل می‌دهند که البته همۀ اینها روی یک سکه است و نه اینکه کاملاً درست باشد یا اصلاً نباشد. من نگفتم از دورۀ عباس میرزا مفهوم آزادی کاملاً شناخته شده بود بلکه آغاز بود مثل قنات که مظهری دارد ولی ممکن است سرچشمۀ آن صد کیلومتر آن‌ورتر از آن باشد و باید توجه داشت که ما شکست‌های پی در پی خوردیم و سیّاحان و بازرگانان ما به غرب به انگلیس و روسیه و فرانسه رفتند و اروپا را دیدند و دیدند آنجه بهرحال نظمی حاکم است و عدالتی برقرار است و هرچند آن جوامع برای برخی مدینۀ فاضله شد که من قبول ندارم، اما واقعیت این است که آنها وضعیت جامعۀ خود را با آنها مقایسه کردند و دیدند در کشور ما پادشاه خودش را علی‌الاطلاق همه کاره دانسته و دوست دارد هر کسی را طناب بیندازند بکشند و امنیت جانی وجود ندارد و این وضعیت فرسودگی نظام سیاسی و ضعف ارتش و ضعف کشور و ضعف عمومی مردم همۀ اینها خود به خود به این تبیینات منجر شد که بر اثر مقایسۀ خود با دیگری می‌دیدند در غرب مجلس و قانون و دموکراسی و مطبوعات آزاد و آزادی قلم هست و در ایران نیست، لذا این مباحث را مطرح کردند و ما الان در مقام ارزشگذاری و داوری آنها نیستیم و منظور اینکه هر کدام بر اساس آن تبیینات ترّقی و چیرگی بر عقب ماندگی را در اصلاح ارتش دید یا در فنّ یا خیلی‌ها در دموکراسی و آزادی دیدند و برای همۀ اینها اسناد و مدارک فراوان است. اما باید این نکته را بگویم که ما متأسفانه روشمند با تاریخ برخورد نمی‌کنیم و تاریخ اندیشه و مفاهیم نیازمند دانش و روش و مهارت و مفاهیم و چهارچوب‌های نظری خاص خود است و برای این مهم خوب است که از نظریۀ توماس اسپرینگز درکتاب مهم "فهم نظریه‌های سیاسی" کمک بگیریم که در آنجا آمده هرگاه یک جامعه دچار بحران شود و به بیقراری و اضطراب دچار گردد، اقبال آن جامعه بویژه نخبگان به اندیشۀ سیاسی بیشتر می‌شود و زنگ خطر به صدا درمی‌آید. به قول افلاطون درد بایستی بر ادراک آدمی تأثیر بگذارد و می‌گذارد، مثلاً شما وقتی ریگی به کفشت وارد شود در حال راه رفتن حواست به کفشت و راه خواهد بود و درد آگاهی آفرین است و سهراب چه خوب گفته که: گاه زخمی که به پا داشته‌ام، زیر و بم های زمین را به من آموخته است...

بله آزادی در جامعه وارد شد اما به دلیل آن دردها!

سپس صلواتی از مهدی‌زادگان پرسید: شما از نوعی تیپ شناسی سخن گفتید، و گفتید قبل مشروطه بحث آزادی مطرح نبوده، لطفاً بیشتر توضیح می‌دهید؟

مهدی‌زادگان پاسخ داد: رحمانیان از روشمندی حرف زد که خیلی خوب است ولی باید آن را بکار ببریم نه اینکه صرفاً بگوییم. در بحث آزادی من اسمش را می‌گذارم مفاهیم ویترینی! یعنی در کلام برخی که از عقب‌ماندگی و انحطاط و حکومت ظالمان و مظلومیت و بی‌نظمی حرف می‌زدند اگر دقت کنیم، می‌بینیم در سیرۀ عملی‌شان خبری از این چیزها نبوده و تأثیر و انعکاسی نداشته و لذا باید نگاه ویترینی را کنار بگذاریم و عمیق‌تر بحث کنیم. در همین بحث آزادی و معناشناسی آن معنایی که در سیرۀ علما هست عبارت از نفی ظلم هست و آزادی یعنی عدم ظلم و ناامنی و یعنی رهایی از ظلم و تعبیری برای اینکه ظلم برقرار است و حقوق همه پایمال شده و ناامنی و بندگی و رقیّت هست و همه چیز در دست یک نفر یا یک طبقه است و این تلقی همۀ روحانیان بوده، زیرا روحانیان و علما اساساً به این دلیل یک قشر خاص محسوب نمی‌شوند که همواره با مردم زندگی می‌کردند و با درد و رنج مردم عجین هستند و چه در گذشته چه حال اگر ظلمی شده یا مشکلی بوده همه به علما رجوع می‌کردند.

لذا آزادی در نزد علما به معنای عدالت است و یعنی عدم ظلم و ستم، اما در کلام منورالفکرها اینگونه نبوده و عدالتخواهی در انگیزۀ آنها از طرح آزادی وجود نداشته، بلکه شاید در ویترین مباحثشان بوده؛ اما در سیره و حیاتشان چنین نبوده و در نهادهایی که تأسیس می‌کردند اثری از عدالت نبوده و مثلاً در زمان مظفرالدین شاه در مشروطه بحث مجلس شورای اسلامی مطرح شد و بحث عدالتخانه مطرح شد اما وقتی در سفارت انگلیس بست نشستند عدالتخانه به مشروطیت تبدیل شد و در پاسخ صلواتی که پرسید: آیا انحطاطی اتفاق افتاد؟ پاسخ داد: نمی‌خواهم بگویم انحطاط، و یک تحوّل بود و صلواتی پرسید: تحوّل مثبت؟ مهدی‌زادگان پاسخ داد: نمی‌خواهم بحث ارزشی بکنم ولی مثلاً شیخ فضل الله در وقت تحصن در حرم عبدالعظیم نامه نوشت به مجلس و گفت مشروطه را برای ما تعریف کنید؟ که آنها پاسخ دادند: یعنی نظم و قانون و برنامه و ردیف بودجه و تنظیم مالیات و انصاف و بر همین اساس فضل الله گفت: اگر این است که ما هم قبول داریم و در خدمتش هستیم، اما در مقام عمل چرا این آزادی به معنای عدالت و رفع ظلم نمی‌شود؟ و بعد می‌بینیم که بعد از اعدام فضل الله جریان دست روشنفکران می‌افتد و تا زمان ظهور رضاخان مملکت در هرج و مرج است در حالیکه ادعای نظم داشتند، و از اینها هم بگذریم، روی آمدن رضاخان به دست اینها بود و همین جماعت که بحث عدالتخانه را مطرح کرده بودند و ادعای آزادی و دموکراسی داشتند رضاخان را روی کار آورده و عمله و اکرۀ او شدند و برخی از آنها تا مرتبۀ نخست وزیری رضاخان پیش رفتند و یا رییس سنا شدند. بنابراین آزادی در کلام روشنفکران به این معنی بود که هر حرفی می‌توانم بزنم و دغدغۀ ظلم وستم نداشتند و به همین دلیل جریان منورالفکری هیچ مشکلی با سلطنت نداشت و حتی ببینید که برای محمدعلی شاه مخلوع بعد از به توپ بستن مجلس مقرّری لحاظ کردند.

سپس صلواتی از رحمانیان پرسید: آیا تلقی شما هم همین است؟

رحمانیان ضمن تأیید اختلاف نظر صریح با نظرات مهدی‌زادگان اشاره کرد که نظرش چنین نیست و گفت: انتقادم به مهدی‌زادگان این است که تعمیم‌های کلّی می‌دهند که آزادی عبارت از عدالت بود یا فهم درستی نداشتند و یا منورالفکرها با سلطنت مشکلی نداشتند و دغدغۀ ظلم و ستم نداشتند و اینها جزو غرایبی است که می‌شنوم و این خلاف واقع است و خطاب به مهدی‌زادگان گفت: شما تاریخ را درست نخوانده‌اید!

سپس ادامه داد: همین اختلافات ناشی از بحران تاریخنگاری در کشور ماست. مثلاً همان مثال محمدعلی شاه مخلوع اصلاً روند خاص خود را داشت و این مثال از اساس اشتباه است و باید توجه کنیم که آزادی از مفاهیمی است که مصادیق بسیار دارد و به گفتۀ پژوهشگران این حوزه بیش از دویست معنای مختلف دارد و این اختلافات در همۀ جای دنیا بوده و هست و هنوز هم متفکّران در غرب به یک تعریف و تلقی واحد نرسیده‌اند و هنوز محل مناقشات بسیار است و اما در مورد انقلاب مشروطه باید پرسید که در کدام یک از انقلاب‌های دنیا مردم و حتی رهبران همۀ مفاهیم یا آموزه‌های سیاسی را می‌دانستند یا تعریف واحدی داشتند؟ مگر همه ژان ژاک روسو یا مونتسکیو بودند؟ در فرانسه هم سال‌ها مناقشه بود و سر آن زدوخوردهای بسیار شد. اما در پرانتز دربارۀ رضاخان نیز هرچند که بحث ما نیست، بگویم که بله خیلی از مشروطه‌خواهان بعداً وزیر او شدند، اما یکی از کارهای نادرست صداوسیما در این سالهای اخیر دربارۀ تاریخ دیو و فرشته‌سازی‌ها و کلان‌روایت‌هایی بوده که مدام به خورد مردم دادند و مثلاً محمدعلی فروغی را شیطان رجیم خواندند و عملۀ رضاشاه و بهرحال دربارۀ کارنامۀ رضاخان نیز باید با اصول خود بحث کرد. در هر حال وقتی در مورد آزادی و مفاهیم مشابه حرف می‌زنیم، اغلب کسانی که منطق بحث مفاهیم تاریخی ندارند و یا بلد نیستند و یا رعایت نمی‌کنند و تابع روشمندی خاصی نیستند معمولاً گرفتارخطای روشی می‌شوند و لبّ مطلب اینکه من این کلان روایت را که ابتدا قصد عدالتخانه داشتند و بعد مشروطه شد را قبول ندارم و روایت خود را دارم.

مهدی‌زادگان اعتراض کرد: یعنی شما واقعیت را انکار می‌کنید؟

رحمانیان پاسخ داد: شما یکجور در مورد گذشته حرف می‌زنید انگار در مورد این لیوان حرف می‌زنید و مهدی‌زادگان مجدّداً تأکید کرد: مردم اول شعار عدالتخانه دادند.

رحمانیان گفت: بله بخشی از مردم و من منکر این نیستم و من حتی آن ماجرای طباطبایی که گفتید یا آشفتگی ذهنی خیلی از مشروطه‌خواهان را منکر نیستم و منکر تقلیل‌گرایی منورالفکرها هم نیستم و حتی منکر قول آجودانی که گفته منورالفکرها خیلی مفاهیم و آموزه‌ها را به مثلاً مفاهیم دینی تقلیل دادند نیز نیستم، ولی به نظر من همۀ اینها جای نقد دارد و حتی در مورد بحث امر به معروف که در سرمقاله هم مطرح شد باید بگویم که امر به معروف جزو افتخارات اسلام و شگفتی‌های آن است و لازم است کتاب مایکل کوک که از شاهکارهای اسلام شناسی است را مورد توجه قرار دهیم و خب نزد برخی آزادی امر به معروف بود. اما باید گفت که مفهوم آزادی در معنای غربی آن در نزد برخی از دهه‌ها قبل از مشروطه مطرح بوده و شناخته شده بود و مطالعه کرده بودند هرچند انگشت شمار بودند، ضمن اینکه خلط مفاهیم هم وجود داشت، و به دلیل همین شکل‌گیری مبحث و گفتمان آزادی است که مثلاً یکی مانند ملاعلی کنی در عصر ناصری بنابرمعروف آن نامه را با عنوان لایحۀ کلمۀ قبیحۀ آزادی برای ناصرالدین‌شاه می‌نویسد و نظام استبدادی احساس خطر کرده و برخی علمای مدافع نظام سلطنت ناصرالدین شاه آمدند و کتاب نوشتند که آزادیخواهان همگی بابی هستند و آزادیخواهی یعنی مزدکی‌گری و اباحیگری. ما در مشروطه یک گفتمان غالب و یک گفتمان مخالف آن و چندین خرده گفتمان داشتیم که غالب نشدند و لذا باید با منطق تحلیل گفتمان دربارۀ مشروطه حرف بزنیم.

اما صلواتی مجدّداً اینبار به رحمانیان اعتراض کرد که هنوز مثل مهدی‌زادگان که نظرش را گفت، مشخص نکرد که تلقی روشنفکران یا روحانیان از آزادی چه بوده؟ و از مهدی‌زادگان پرسید: آیا این تلقی‌ها از آزادی در مشروطه با مقتضیات زمانه؛ بوم ایران یا بوم غربی که این مفاهیم از آنجا سرازیر شد به کشور، مطابق بوده یا نه؟

مهدی‌زادگان پاسخ داد: علما به خوبی مفهوم آزادی را درک کردند که به معنی نفی ظلم و بیدادگری بود، اما جریان منورالفکری که به نظر من و برخلاف گفتۀ رحمانیان، قاطبۀ آنها مثل هم فکر می‌کردند، در فهم معنای آزادی به اقتضائات جامعۀ ایرانی توجه نداشتند و بلکه به مقتضیات بیرونی توجه داشتند و اما از اشکالات وارده در این بحث این است که اصلاً آیا درک درد لزوماً باید در برقراری نسبت با دیگری محقّق شود یا نه اساساً درد باید از درون بجوشد؟ من اگر خودم درد داشته باشم برای فهم آن نیاز به ارتباط با دیگری نیست و ممکن است کسی که می‌خواهد در نسبت با دیگری درد خود را بفهمد خطا کند و اصلاً شاید اشتباهاً آن درد را احساس کند!

سپس در پاسخ صلواتی که از وی خواست مصادیق درک آزادی نزد منورالفکرها را نیز همچون علما صریح بیان کند، چنین پاسخ داد: برداشت آنها از آزادی عیناً برداشت غربی از آن بود و منورالفکرها هیچوقت سعی نکردند دربارۀ مفهوم آزادی بطور مستقل و عمیق فکرکنند با قطع نظر از اندیشه غربی، و حتی اکنون نیز هیچ نوشتۀ مستقلی از ایشان دربارۀ آزادی فارغ از برداشت غربی آن وجود ندارد.

صلواتی تذکر داد: خب مصادیقش همچون آزادی بیان یا آزادی مطبوعات یا آزادی مدنی یا آزادی قلم و غیره را مثال می‌زنند! از این نظر اختلافشان با روحانیان دقیقاً روی چیست؟

مهدی‌زادگان پاسخ داد: برداشت روشنفکران از آزادی منبعث از فردیت و اصالت من هست، اصالت خود! که هر چند ممکن بوده مانع اصلی این من ظلم و ستم حاکمان باشد، اما در معنایی که منورالفکرها در نظر دارند نفی دین نهفته و بعبارت بهتر آزادی برای منورالفکرها جدایی دین از سیاست و شخصی شدن دین و طرد آن از حوزۀ عمومی بوده است و مسئلۀ وضع قوانین و قانون نویسی در مشروطه را بعنوان یکی از فکت‌ها و مصادیق این جدایی دین از سیاست عنوان کرد و گفت که منورالفکرها می‌گفتند در بحث قانونگذاری نباید به شریعت یا تلقی آن از قانون توجه کرد.

بلافاصله صلواتی از رحمانیان پرسید: آیا آزادی در منورالفکرها مخالفت و رهایی از شریعت بود؟

رحمانیان صریحاً پاسخ داد: نخیر و از وقتی که این مباحث بطور جدی مطرح شد دو راهبرد پدید آمد: ۱ـ راهبرد آخوندزاده که صریحاً در مکتوبات کمال‌الدوله گفت: اسلام مخالف حقوق بشر و آزادی است و با اسلام تجدّد محال است و پیشنهاد پروتستانتیسم داد، ولی در رسالۀ خود جزو اولین کسانی است که شروع به توصیف اینگونه مفاهیم هرچند بطور ضعیف و متناسب با شرایط زمان خود نمود. و ۲ـ راهبرد امثال ملکم خان و مستشارالدوله و سیدجمال و بعداً تالبوف و حتی میرزا زین‌العابدین مراغه‌ای و امثالهم که اینها قائل شدند که مفاهیم و آموزه‌های سیاسی جدید غرب بویژه آزادی باید با آموزه‌های اسلامی تطبیق یابد و رسالۀ "یک کلمه" هم با همین انگیزه نوشته شد. و نخستین منتقد این رساله هم نه آجودانی بلکه همان آخوندزاده بود بود که نخستین نقد را بر آن نوشت. و متقابلاً امثال ملکم خان و مستشارالدوله به آخوندزاده نقد داشتند و ملکم می‌گفت: اینگونه کار پیش نخواهد رفت و جامعۀ ایرانی دینی است و علمای دین مرجعیت دارند و سررشتۀ امور به دست اینهاست و نیرو دارند و برای آوردن این نیرو به پشت اصلاحات و تجدّد باید آموزه‌های غربی با اسلام تطبیق یابند و در پاسخ صلواتی که خاطرنشان کرد که وی قائل به تفصیل است و همۀ منورالفکرها را یک کاسه نمی‌کند گفت: بله بهیچ عنوان یک کاسه نیستند.

سپس بعنوان حسن ختام چنین گفت: من نقدی به تاریخ مفاهیم در ایران و جهان اسلام دارم که در مورد مفاهیم مثلاًٌ مفهوم عدالت ابزاری در قدیم داشتیم که از عدالت بعنوان ابزار استفاده می‌شد و اثر زیادی در مفاسد و انحرافات فکری و عقیدتی داشت و عدالت که فی‌نفسه غایت بود ابزار شد. در عصر جدید هم سر آزادی همین بحث شد و اگر بتوانیم نگاه پارادایمیک داشته باشیم، در پارادایم اندیشۀ سیاسی قدیم بحث عدالت نقش خورشید در منظومۀ مباحث سیاسی را داشت، و در پارادایم اندیشۀ سیاسی جدید نیز بحث آزادی خورشید منظومۀ مباحث سیاسی شد. اما اینکه آزادی آمد پس عدالت رفت نیز بحث درستی نیست و صلواتی هم تأکید کرد که پارادایم‌ها البته قیاس ناپذیر هستند.

مهدی‌زادگان بعنوان آخرین کلام گفت: پاسخ گفته‌های رحمانیان در صحبت‌ها و نقدهای خودش نهفته بود و من مجدّداً بگویم که چنین نیست که ما دو طیف جریان روشنفکری داشته باشیم و همه مثل هم بودند و همان نکتۀ ابزاری در جریان مستشارالدوله هم بوده و برای همین می‌گویم بعد شهادت شیخ فضل الله قرائت عمدۀ روشنفکران همان قرائت آخوندزاده بود.

اما رحمانیان در مقام مخالفت گفت: من از راهبرد سخن گفتم و نه جریان و اتفاقاً آخوندزاده هیچگاه نتوانست به یک گفتمان و جریان تبدیل شود.


--------------------------------------------------------------------------

تذکر: کاربر محترم! انتشار مطالب دیگر رسانهها از سوی پایگاه خبری تحلیلی بی‌باک لزوما به معنای صحت و تایید محتوای آنها نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود. در ضمن شما می توانید اخبار و مطالب وزین خود را که تا کنون در هیچ رسانه‌ای منتشر نشده است از طریق بخش "تماس با ما" یا پل ارتباطی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید برای ما ارسال نمایید تا در صورت دارا بودن مولفه‌های لازم، منتشر گردد.

------------- با کلیک بر روی لینکهای ذیل تمامی روزنامه‌های کشور را رایگان مطالعه کنید -------------

روزنامه‌های عمومی | روزنامه‌های اقتصادی | روزنامه‌های ورزشی | سایر روزنامه‌ها| هفته‌نامه و ماهنامه | نشریات استانی

منبع: بی باک نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۴۰۸۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای امروز شنبه (هشتم اردیبهشت) طی سخنانی در در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت استاد شهید مطهری، ضمن گرامیداشت ایام سالگرد شهادت علامه شهید مطهری و همچنین روز معلم اظهار کرد: شهید مطهری شخصیتی دارای ایده‌های نو و مکتب فکری بود و افکارش جهانشمول و مختص و قابلِ استفاده برای همه طبقات و اقشار بود. پدر من نیز که یک کشاورز روستایی بود در محیط زندگی خود با وجود فقدان وسایل ارتباط جمعی، آثار شهید مطهری را تهیه و مطالعه کرده بود.

رئیس قوه قضائیه در ادامه با تبیین و تشریح ابعاد شخصیتی و علمی شهید مطهری، گفت: شهید مطهری به واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود و در برابر مخالفین و کسانی که دارای نقطه‌نظرات متفاوت بودند با سعه‌صدر و حُسن‌خلق رفتار می‌کرد و سعی داشت همه اَقوال را استماع کند، اما در میدان مباحثه، جدی و قوی و زمان‌شناس و مخاطب‌شناس بود.
 
رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: شهید مطهری دردِ دین و مردم را داشت و این امر از ناحیه او منحصر به جغرافیای ایران نبود؛ شهید مطهری در مقطعی موضوعِ حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم متجاوز و غاصب صهیونیستی را مطرح کرد که شاید هنوز چنین تفکری در جهان اسلام و در میان آزادی‌خواهان دنیا نُضج و استحکام نیافته بود.
 
رئیس عدلیه اظهار کرد: شهید مطهری با تحجر و خرافات و التقاط و انحراف، ستیز داشت و پهلوان میدان مبارزه با متحجرین، التقاطی‌ها و معاندین و مارکسیست‌ها بود  و زمانی که دشمنان پی بردند توانایی رویارویی فکری و کلامی با شهید مطهری را ندارند، دست به ترور او زدند. در واقع دشمنان فهمیدند که مطهری علیه مطامع دنیوی آنهاست و خریدنی و قابل نفوذ نیست؛ لذا تنها راه را در ترور این شخصیت والامقام دیدند.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای بیان داشت: امروز باید پاسدار ارزش‌هایی باشیم که شهید مطهری جان خود را در راه آنها فدا کرد؛ ایشان در برابر انحراف و التقاط و تحجر و خرافات و ترویج ضدارزش‌ها، سینه سپر کرد و مجاهدانه به تبیین‌گری علیه این مقولات پرداخت؛ ما نیز امروز باید همین مسیر مستقیم را ادامه دهیم و اجازه ندهیم این امور مذموم در جامعه رواج یابند. بیش و پیش از همه، ما کارگزاران نظام در این راستا مسئولیت و وظیفه داریم و باید تدابیری اتخاذ شود که اندیشه‌های شهید مطهری در کلیه دستگاه‌های حکومتی، ساری و جاری شود.
رئیس دستگاه قضا افزود: امروز یکی از مسائل مهم کشور و مردم ما، مقوله عفاف و حجاب است؛ شهید مطهری شخصیتی است که در این زمینه حرف برای گفتن دارد و نقطه‌نظراتش در این حوزه بسیار اثرگذار و راهگشاست؛ لذا باید از اندیشه شهید مطهری در این بخش استفاده تمام و کمال شود.
 
رئیس عدلیه در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح کرد: باید توجه داشت که برخی مسائل نیازمند کار فرهنگی و اقناعی و تبیینی است و صرفاً نمی‌توان با رویکرد سلبی و امنیتی، در قبال آنها عمل کرد؛ در عین حال باید توجه داشت که رویکرد سلبی هم در محل خودش باید به کار گرفته شود و در مواردی اتخاذ چنین رویکردی نیز لازم است، اما چنانچه از مقولات فرهنگی و تبیینی در قبال برخی مسائل غفلت شود، کار ناقص می‌ماند و این نکته‌ای است که ما کارگزاران نظام همواره باید مدنظر قرار دهیم.
 
رئیس قوه قضائیه با اشاره به نقطه‌نظرات فقهی و حقوقی و قضایی شهید مطهری گفت: شهید مطهری در حوزه مقولات فقهی و حقوقی و قضایی نیز دارای تأملات و نقطه‌نظراتی بودند که متأسفانه کمتر به این مقوله پرداخته شده است و شاید در این زمینه کوتاهی و غفلت از ما و شما اعضای ستاد بزرگداشت شهید مطهری بوده است؛ علی‌ایحال ما آمادگی داریم که نماینده‌ای را برای عضویت در این ستاد معرفی کنیم و هر چه بیشتر از آراء و اندیشه‌های شهید مطهری برای پیشبرد امور خود وام بگیریم.
 
قاضی‌القضات در ادامه این نشست با اشاره به پیشنهاد مطرح شده از جانب «علی مطهری» مبنی بر بکارگیری مجازات «تشهیر» در قبال مرتکبان جرائم خشن، گفت: در ابتدا باید تاکید کنم که قوه قضائیه و شخصِ من با شفافیت و برگزاری دادگاه‌های علنی (به استثنای مواردی که قانون اساسی منع کرده است) کاملاً موافق هستیم.

اژه‌ای گفت: مجدانه معتقدیم که باید برخورد بازدارنده‌ای را در قبال متعرضین به جان و مال و عِرض مردم و بیت‌المال صورت داد؛ اگر چه بر انجام اقدامات و برنامه‌های آموزشی و بازاجتماعی کردن مجرمین و محکومین تاکید داریم، اما بر این مقوله نیز اصرار داریم که نمی‌توان امنیت و آرامش مردم را رها کرد و اجازه داد هر کس دست به هر کاری بزند.
 
رئیس قوه قضائیه تصریح کرد: یکی از اقدامات بازدارنده در قبال مجرمین، معرفی و شناساندن آنها به جامعه به عنوان یک مجرم است؛ در اثر این اقدام، نوعی بازدارندگی در خودِ فردِ مجرم ایجاد می‌شود تا به سمت جرم و جنایت نرود و حتی خانواده او نیز به کمک جامعه و دستگاه‌های مسئول می‌آید. در عین حال باید توجه داشت که همه قوا و دستگاه‌های حکومتی از جمله قوه قضائیه باید ملتزم به قانون باشند و در حال حاضر قانون به ما اجازه این امر را نداده است. البته برخی اشخاص می‌گویند اگر به مجلس برویم، این موارد را به قانون تبدیل می‌کنیم؛ ما در قوه قضائیه از این امر استقبال می‌کنیم و حتی پیشنهاداتی را در برخی از این موضوعات داشتیم و داریم. علی‌ایحال تاکید می‌کنم که هر موردی که به قانون تبدیل شد قوه قضائیه ملتزم به انجام آن است.
 
رئیس دستگاه قضا افزود: نمی‌خواهم بگویم همه موارد، اما برخی موارد که برای جامعه مضر هستند را تاکید داریم که مرتکبین آنها در زندان بمانند و به تناسب جرم‌شان و وفق قانون، مجازات سنگین‌تر شوند. البته افرادی نیز ممکن است فریب خورده باشند و اظهار ندامت کنند و حتی اگر به زندان بروند و یا در زندان بمانند نیز تبعات بدتری متوجه آنها باشد، تاکید ما در اینگونه موارد اِعمال ارفاقات قانونی است؛ اما تاکید مؤکد داریم عناصر اصلی که برای جامعه مضر هستند نباید مشمول ارفاق شوند.  
 
رئیس عدلیه با اشاره به مقوله سرعت در مجازات مجرمین بویژه مرتکبین جرائم خشن نیز گفت: ما صددرصد معتقد به لحاظ سرعت در مجازات مجرمین بویژه مرتکبین جرائم خشن هستیم؛ البته در مواردی برای اجرای این مهم، با محدودیت‌هایی به جهت نیرو و حتی زمانبندی‌های قانونی مواجه‌ایم. باید تاکید کنم که در سندِ روزآمد‌شده‌ی تحول قضایی نیز برای برخی از این امور پیش‌بینی‌هایی شده است و سندِ مزبور این انعطاف و قابلیّت را برای اصلاح و تکمیل شدن نیز دارد، لذا بار دیگر از همه نقادان و صاحبنظران دعوت می‌کنیم که با مطالعه این سند، نقطه‌نظرات خود را در قبال آن ارائه کنند.
پیش از سخنان رئیس دستگاه قضا، ۱۲ نفر از مسئولان و دست‌اندرکاران ستاد بزرگداشت شهید مطهری، به بیان دیدگاه‌ها و نقطه نظرات خود پرداختند.

«علی مطهری» مسئول ستاد بزرگداشت شهید مطهری، ضمن ارائه گزارشی از سابقه فعالیت این ستاد طی دهه‌های گذشته، برخی از برنامه‌های پیش‌بینی شده برای سالروز شهادت شهید مطهری در سال ۱۴۰۳ را تشریح کرد.

وی با اشاره به تعبیرات به کار رفته از سوی امام راحل و مقام معظم رهبری درباره شهید مطهری، اظهار کرد: استفاده از توصیفات و تعبیرات عمیق و شیوا توسط بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب در خصوص شهید مطهری، صرفاً ناشی از علایق قلبی این دو شخصیت بزرگوار نسبت به شهید مطهری نیست بلکه مقصود اصلی از به کارگیری این عبارات و تاکید بر آنها، این است که مبادا افکار و اندیشه‌های این شهید والامقام به ورطه فراموشی سپرده شود.

مطهری همچنین بر ضرورت اهتمام ویژه رسانه‌ها در امر تبلیغ و ترویج نظرات و اندیشه‌های شهید مطهری به‌ویژه در موضوعاتی نظیر «نظام خانواده و نقش زن در اسلام» تاکید کرد.

وی در ادامه بیان کرد: ستاد بزرگداشت شهید مطهری شامل ۲۵ سازمان و نهاد است و پیشنهاد ما این است که قوه قضائیه نیز در این ستاد، دارای نماینده باشد.

مطهری در بخش دیگری از صحبت‌های خود، به بیان نکاتی در رابطه با اصل بکارگیری مجازات تشهیر در قبال مرتکبین جرایم خشن و همچنین تسریع در رسیدگی به پرونده‌های مخلان امنیت پرداخت.

«جعفرپور» دبیر ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز در این جلسه به ذکر برنامه‌های پیش‌بینی شده از سوی وزارت علوم در سالروز شهادت شهید مطهری پرداخت و گفت: برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی با حضور دانشجویان و اساتید، برپایی مسابقات کتابخوانی از آثار شهید مطهری به صورت مجازی و حضوری و همچنین دیدار با خانواده‌های معظم شهدای دانشگاهی، از جمله برنامه‌های پیش‌بینی شده از سوی وزارت علوم در سالروز شهادت شهید مطهری است.

«اشرف» نماینده دانشگاه آزاد اسلامی در ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز، ضمن بیان برنامه‌های مختلف این دانشگاه در سراسر کشور به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت شهید مطهری، از تجلیل از مقام شامخ اساتید در بیش از ۴۰۰ واحد دانشگاهی به مناسبت روز معلم خبر داد.

«زینالی» نماینده جهاد دانشگاهی در ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز با اشاره به برنامه‌های پیش بینی شده از سوی جهاد دانشگاهی به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت شهید مطهری، از برگزاری همایشی با حضور چهره‌های بین‌المللی پیرامون اندیشه‌های شهید مطهری درخصوص فلسطین خبر داد و گفت: این همایش قرار است طی روز‌های آتی به صورت وبیناری و به میزبانی خبرگزاری ایکنا برگزار شود.

«شایانفر» معاون عقیدتی سیاسی سازمان بسیج مستضعفین نیز با بیان اینکه برنامه‌های سازمان بسیج مستضعفین در هفته عقیدتی سیاسی و مقام معلم سال جاری، از روز شنبه هشتم اردیبهشت تا روز جمعه ۱۴ اردیبهشت در سه سطح اجرایی، عملیاتی و راهبردی پیش‌بینی شده است، گفت: رویکرد بسیج در پیاده‌سازی برنامه‌های گرامی‌داشت هفته عقیدتی سیاسی، «جهاد تبیین»، «جهاد خدمت» و «جهاد امیدآفرینی و نشاط در جامعه» است؛ همچنین با عنایت به شخصیت جامع الاطراف شهید مطهری، شعار «بسیج، تعالی معرفتی، نشاط معنوی» را برای هفته عقیدتی سیاسی در نظر گرفته‌ایم.

وی با بیان اینکه قریب به ۴۰ هزار پایگاه مقاومت، شش هزار حوزه مقاومت، ۶۰۰ ناحیه و سپاه‌های شهرستانی و همچنین کلیه سپاه‌های استانی، برنامه‌های گسترده‌ای را به مناسبت سالروز شهادت شهید مطهری پیشبینی کرده‌اند که این برنامه‌ها از امروز در سراسر کشور آغاز خواهند شد، گفت: حضور مردمی و اجرای چندین ویژه برنامه در محل زادگاه، محل شهادت و جوار مزار شهید مطهری، از جمله رویداد‌هایی است که طی هفته جاری شاهد آنها خواهیم بود.

«صادقی» نماینده وزارت کشور در ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز در این جلسه با اشاره به نظرات و دیدگاه‌های شهید مطهری در باب آسیب‌های اجتماعی، به ذکر برخی نکات در رابطه با تعامل وزارت کشور و معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه در موضوع کاهش آسیب‌های اجتماعی پرداخت.

«شبرنگ» نماینده سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز از فعالیت‌های صورت گرفته در خانه موزه شهید مطهری گزارشی را ارائه کرد.
حجت‌الاسلام «رنجبر شیرازی» نماینده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی  در ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز در این جلسه، ضمن بیان خاطراتی از جلسات سخنرانی شهید مطهری در حسینیه ارشاد، گفت: نمایندگی‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ۶۰ کشور جهان، برنامه‌های ویژه‌ای را به مناسبت سالروز شهادت استاد مطهری پیشبینی کرده‌اند؛ همچنین ما در انتشارات بین‌المللی الهدی، چندین کتاب شهید مطهری را به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه و به کشور‌های مختلف عرضه کرده‌ایم.

«متین‌پور» نماینده بنیاد شهید و امور ایثارگران در ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز بیان داشت: امروز در بنیاد شهید نگاه ما این است که مراسم گرامیداشت شهید مطهری به یک آیین ثابت اندیشه‌ورزی تبدیل شود.

حجت‌الاسلام «احدی» نماینده وزارت ورزش و جوانان در ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز با اشاره به برخی برنامه‌های پیش‌بینی شده از سوی این وزارتخانه به مناسبت سالروز شهادت شهید مطهری، از آغاز دوره «تربیت مربی فرهنگی» طی هفته جاری و همچنین دوره «اخلاق حرفه‌ای» ویژه ملی‌پوشان رشته‌های مختلف ورزشی خبر داد و گفت: بخشی از مطالبی که قرار است در این دوره‌ها به حاضرین ارائه شود، برگرفته از اندیشه‌های استاد مطهری خواهد بود.

«کاظمی» نماینده سازمان صداوسیما در ستاد بزرگداشت شهید مطهری نیز در این جلسه، از راه‌اندازی پویش «معلم خوب» در رسانه ملی و پخش دو مستند با موضوع شهید مطهری از شبکه‌های مختلف سیما طی روز‌های آتی خبر داد.

«مطهر پارسا» نماینده بنیاد علمی و فرهنگی شهید مطهری نیز در این جلسه، به ارائه گزارشی از فعالیت‌های صورت گرفته توسط این بنیاد در طول سال گذشته پرداخت و گفت: برگزاری جلسات مستمر نقد و نظر پیرامون آثار و اندیشه‌های شهید مطهری، یکی از رویه‌های ثابت بنیاد علمی و فرهنگی شهید مطهری در طول سال است.

وی همچنین خواستار استفاده حداکثری متولیان امر از اندیشه‌های شهید مطهری در باب اقناع افکار عمومی پیرامون مقوله عفاف و حجاب شد.
 

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود
  • این ۶ جمله را تنها از افراد با شخصیت واقعی و صادق می شنوید
  • روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری
  • شهید آمریکایی راه مشروطه کیست؟! + فیلم
  • پیشتازی خاندان‌های نصف‌جهان؛ از تحریم تنباکو تا رهایی از وابستگی غرب در دوران مشروطه
  • هوای چهار منطقه کلانشهر مشهد پاک است
  • سلبریتی تراز یعنی پهلوان رزاز
  • کاشی، استاد دانشگاه: این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ این وضعیت همه را می ترساند/ جامعه دارد خودش را به نحو تازه ای، تعریف می کند/ ما در یک نقطه آغاز قرار داریم؛ این نقطه آغاز به مراتب رادیکال تر و مهم تر از عصر مشروطه است
  • آمریکا به معنای واقعی شیطان بزرگ است
  • بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری