حکایت شاه ایرانی که «شهید» شد! +عکس
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۳۷۶۰۲
قتل ناصرالدین شاه و زمینههایی که ترور شاه قاجار را رقم زد از جمله موضوعاتی است که در تحلیل رویدادهای تاریخ معاصر ایران کمتر به آن پرداخته شده است، با این همه نمیتوان به این موضوع پرداخت و آن را با دکتر عباس امانت در میان نگذاشت. تاریخ ایرانی:عباس امانت استاد تاریخ و مطالعات بینالملل در دانشگاه ییل آمریکا و نویسنده چندین کتاب مربوط به تاریخ ایران و از جمله کتاب "قبله عالم" است که به بررسی دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار اختصاص دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
وجود کدام زمینههای اجتماعی در دوران سلطنت طولانی ناصرالدین شاه، ترور شاه قاجار را برای مخالفان حکومتش ضروری کرده بود؟ ناصرالدین شاه در سالهای آغاز سلطنت نیز ترور شده بود. آیا ترور ناصرالدین شاه در دوران سلطنت او تبدیل به یک مساله شده بود یا تنها یک اتفاق و حادثهای بود که در مقطعی از تاریخ روی داد؟
سلطنت ناصرالدین شاه قریب به پنجاه سال مداومت داشت و در طی دورهای چنین طولانی، مواجه شدن با حوادثی ازجمله سوء قصد خارج از تصور نمیتواند باشد، این درحالی است که جریانهای مخالف در طول دوره سلطنت ناصرالدین شاه همواره وجود داشتهاند. نکته جالب توجه در ترور ناصرالدین شاه اما صفبندی و مخالفت اهل رعیت در مقابل درباره و شاه بود. ناصرالدین شاه پیش از این نیز در ۱۲۶۸ هجری قمری توسط گروهی از بابیون مورد سوء قصد قرار گرفته بود که شرح مفصل آن را در کتاب «قبله عالم» توضیح دادهام. آن ترور شاید نخستین مورد در عصر قاجار بود که گروهی وابسته به یک جریان مخالف مذهبی- سیاسی کوشیدند تا به گونهای نسبتا سازمان یافته ناصرالدین شاه را از میان بردارند. اما آن سوء قصد کنندگان چه کسانی بودند؟ سوء قصد کنندگان به ناصرالدین شاه هیچگونه وابستگی حکومتی نداشتند بلکه رعایای اهل ایران بودند. یکی از آنها خوشنویس بود و دیگری اهل قلم که به همراه چند نفر دیگری که در ترور دست داشتند از تابعین شیخ علی ترشیزی عظیم بودند که از جمله علمایی بود که به بابیه پیوسته و بعد از اعدام سید علی محمد باب از سران نهضت بابی بود.
اما چرا آنها اقدام به ترور شاه قاجار کردند؟ از یک جانب به علت اعدام سیدعلی محمد باب، پیروان او در نهضت بابیه چون شاه جوان را در این مورد مقصر میدانستند، برای انتقام جویی از او کوشیدند. اما انتقام گرفتن، تنها انگیزه نبود. در واقع در نگاه بابیه هم دستگاه سلطنت و هم دستگاه علمای شیعه قدرتهایی غیرمشروع شمرده میشدند. اما در هر صورت سوء قصد به ناصرالدین شاه نافرجام ماند چرا که ترورکنندگان شاه قاجار هیچکدام تجربهای برای این کار نداشتند و این کار ناشیانه صورت گرفت. عواقب این سوءقصد هم بسیار وخیم بود و منجر به بازداشت جمع بزرگی از پیروان بابیه شد و کشتار جمعی بابیان را به وحشیانهترین وجه به همراه داشت.ترور ناصرالدین شاه روی مجله فرانسوی
بعد از آن تلاش ناموفق برای ترور شاه تا اقدام به ترور شاه توسط میرزا رضا کرمانی آیا باز هم بیم ترور شاه قاجار میرفت؟
سایه ترور ناصرالدین شاه در دهه ۱۸۶۰ برابر با ۱۲۷۰ هجری قمری همواره سلطنت را تعقیب میکرد و در این دوره چندین نفر به جرم قصد سوء قصد به ناصرالدین شاه بازداشت شدند. این توهم همیشه همراه ناصرالدین شاه بود که هر لحظه احتمال سوء قصد از جانب بابیه وجود دارد و لذا او هیچگاه در طول دوره سلطنت حاضر به گذشت و مصالحه با بابیه نشد. نگرانی ناصرالدین شاه نیز از آنجا اوج میگرفت که یکی از جریانات مربوط به بابیه یعنی جریان «ازلی»، برخلاف جریان بهایی که مواجهه خشونتآمیز را به کلی کنار و سوء قصد به شاه را تقبیح کرد، جریانی انقلابی و رادیکال باقی ماند و به مهمترین دستگاه دگراندیش و مخالفت زیرزمینی با حکومت قاجاریه تا زمان انقلاب مشروطه تبدیل شد. اواخر دوره ناصری یعنی از دوره نهضت تنباکو به بعد اما دگراندیشی در ایران وسعت بیشتری یافت و در میان مخالفین غیردیوانی قاجار چهرههایی ظهور کردند که تمایلات نزدیک به بابیه و غیر از بابیه داشتند که از جمله آنها میتوان به طرفداران سیدجمالالدین اسدآبادی اشاره کرد. مهمترین چرههای شاخص این جریان میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی و خبیرالملک بودند که در دهه ۱۸۹۰ در استامبول همراه سیدجمالالدین شده بودند. البته میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی سابقه ازلی داشتند که احتمالا این دو در ارتباط نزدیک با میرزا رضا کرمانی، ضارب ناصرالدین هم بودند. البته میرزا رضا تمایلات بابیه نداشته و نه خودش چنین ادعایی کرده و نه منابع تاریخی چنین احتمالی را تقویت میکند. اگرچه بعد از قتل ناصرالدین شاه، بازهم بابیه در مظان اتهام قرار گرفت اما میرزا رضا بیشتر فعال تندرو و طرفدار عقاید سیدجمال الدین بود تا هوادار بابیه.
به نظر میرسد که میرزا رضا کرمانی بیشتر از آنکه یک انقلابی شناخته شود، فردی بود برآمده از اجتماع ایران و مشکلات خاص آن. به واقع چه انگیزهای میرزا رضا را به سمت ترور ناصرالدین شاه سوق داده بود؟
میرزا رضا رعیت ایران بود و ارتباط چندانی با دستگاه و دیوان نداشت. شغل میرزا رضا فروش اجناس و منسوجات گرانقیمت به خانوادههای اشراف و دربار بود و در برخی از داد و ستدهای خود نیز متضرر شده بود و مشتریانش زیر وعده خود زده و مبلغ توافق شده را به او نپرداخته بودند. بنابراین میرزا رضا در زندگی شخصی خود را قربانی مطامع دستگاه قاجار به خصوص کامران میرزا، پسر ناصرالدین شاه که حاکم تهران بود میدانست. اما این تمام داستان نیست. اگر به سابقه سیاسی میرزا رضا بنگرید درمی یابید که او یک دهه قبل از اقدام به سوء قصد، تمایلات مخالفت با ناصرالدین شاه و قاجاریه را در ذهن میپروانده است. شاهد این مدعا نیز رفتار او در زندان قزوین همراه با حاجی سیاح محلاتی و مستشارالدوله است. شخصیتی که حاجی سیاح در خاطرات خود از میرزا رضا ترسیم کرده، شخصیتی تندرو در سخن و تا اندازهای هم مالیخولیایی است و به نظر نمیآید که این روایت از میرزا رضا غیرواقعی باشد.
اگر میرزا رضا شخصیتی انقلابی داشته احتمالا میتوانسته تاثیرپذیرفته از جنبشهای انقلابی اروپا و آرمانگرایی رمانتیک اروپا و روسیه باشد. این تاثیرپذیری را در قتل ناصرالدین شاه میتوان دید؟
سوء قصد به ناصرالدین شاه در اول ماه می۱۸۹۶ واقع شد و اول ماه می، روز جهانی کار و کارگر در اروپا و روز بسیار مهمی در تقویم جریانات انقلابی چپ است. بنابراین به نظر میرسد که شاید قتل ناصرالدین شاه مسئلهای ورای مخالفت انقلابی درونی جامعه ایران بود و باید در متن جریان بزرگتری دیده شود. نمیتوان تاثیر این جریانها را در غرب در ترور ناصرالدین شاه منکر شد. حتی این تاثیر را در سوء قصد اول به ناصرالدین شاه هم شاید بتوان مشاهده کرد. به واقع جریانات انقلابی ۱۸۴۸ اروپا در جامعه ایران نیز شناخته شده بود. مسئله این است که اواخر قرن نوزدهم ترور شخصیتهای سیاسی و سلطنتی در اروپا مسئله تازهای نبود و حتی ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به اروپا در سال ۱۸۷۸ زمانی که میهمان امپراتور پروس، ویلهلم سوم بود، شاهد ترور میزبانش شد. سوء قصد نافرجام از جانب سوسیال دموکراتهای آلمانی صورت گرفت. بنابراین ترور پادشاهان در اروپای آن زمان به خصوص در نهضتهای آنارشیستی مسئلهای جدی بود. میتوان بازتابی از آن جریانات جهانی را در قتل ناصرالدین شاه نیز مشاهده کرد. اگر به مکاتبات ناصرالدین شاه در دو دهه ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ نیز رجوع کنید، دائما بابیه به عنوان یک جریان آنارشیست معرفی میشود و حتی ناصرالدین شاه در نامه مشهور خود به میرزا حسن آشتیانی مجتهد تهران در دوران نهضت تنباکو متذکر میشود که چرا با دربار و دولت درافتادهاید؟ اگر یک روز سایه ما بر سر شما نباشد بابیون آنارشیست ریشه شما را خواهند خشکاند.
قتل و ترور ناصرالدین شاه از دیگر شاهکشیهایی که در ایران انجام شده متفاوت بوده و به خصوص اینکه اولین شاهکشی دوران مدرن ایران بوده است. در این شاهکشی نه دسیسههای درباری جایی داشته و نه دعوای تاج و تخت. این شاهکشی بیشتر شبیه ترور الکساندر دوم تزار روسیه بود که مدتی پیش از قتل ناصرالدین شاه توسط گروههای انقلابی روس صورت گرفته بود. شما وجه تفاوت این شاهکشی را با گذشته تاریخی ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
مثال ترور الکساندر دوم نمونه خوبی در تشابه با ترور ناصرالدین شاه است و همانطور که در صفحات پایانی کتاب «قبله عالم» هم متذکر شدهام، شاهکشی توسط یک رعیت در ایران امر نسبتا بدیعی بود. معمولا کشته شدن شاهان در ایران یا ناشی از هجوم بیگانگان بوده یا دسیسههای درباری و دخالت اهل شمشیر. البته از یاد نبریم که تاریخ ایران از جهت شاهکشی بسیار خونین است. با این همه کشته شدن شاه توسط افراد فرودست جامعه چندان هم بیسابقه نبوده است و از مهمترین نمونههای آن میتوان به کشته شدن ملکشاه سلجوقی و خواجه نظامالملک وزیر مشهور او در قرن دوازدهم هجری توسط فداییان اسماعیلی الموت اشاره کرد. در آن رویداد فداییان اسماعیلی شیعه، سلطانی را به قتل رساندند که نه تنها مدافع مقام سلطنت بود بلکه مدافع شرع سنی حاکم بر جامعه نیز بود. نمونه دیگر نیز سوء قصد به شاهرخ، پسر تیمور در سال ۸۳۰ هجری/ ۱۴۲۷ میلادی است که توسط احمد لر از پیروان جنبش دینی حروفیه که یک نهضت ایرانی بود در هرات صورت گرفت و باعث بازداشت و آزار پارهای از پیروان این جنبش در هرات شد. انگیزه این قتل شباهتهای جالبی با قتل ناصرالدین شاه توسط بابیه دارد. بنابراین این دو نمونه نشان میدهد که عامه مردم در برابر دستگاه سلطنت منفعل نبودند و در مواردی اقدام به خشونت علیه شاه و دربار میکردند.
اگر به قدیمتر بازگردیم، در پایان دوره ساسانیان و مقارن با حمله اعراب به ایران با قتل یزدگرد سوم ظاهرا به دست یک آسیابان در مرو مواجه میشویم. گویا آسیابان با انگیزه طمع و زیورآلاتی که پادشاه همراه خود داشته دست به این اقدام زده و چه بسا یزدگرد به صورت ناشناس کشته شده باشد. در سابقه اساطیری نیز اگر به شاهنامه بنگرید به جز نمونه ضحاک که به طغیان کاوه گرفتار شد و برای همیشه در کوه دماوند دربند ماند و سلطنت ظالمانه خود را از دست داد، در شاهنامه تاکیدی بر شاهکشی نشده است و چهرههایی که تراژدیهای بزرگ را ساختند از جمله ایرج، سیاوش و اسفندیار یا ولیعهد سلطنت بودند و یا ادعای سلطنت داشتند و یا ترک سلطنت کرده بودند. در شاهنامه اگرچه سلاطین دائما مورد انتقاد هستند ولی الزاما کشتار آنها به تصویر در نمیآید. فارغ از این نکته بازبینی مرگ شاهان در سه قرن گذشته ایران به گمان من روشنگر است. از سالهای پایانی دولت صفوی در حدود ۱۷۰۰ تا سقوط سلطنت پهلوی در ۱۹۷۹ از میان پادشاهانی که در ایران به سلطنت رسیدند تنها چهار نفر به مرگ طبیعی درگذشتند. کریمخان زند در ۱۷۷۹، فتحعلی شاه در ۱۸۳۵، محمدشاه قاجار در ۱۸۴۸ که به بیماری نقرس مرد و مظفرالدین شاه در ۱۹۰۶ که بر اثر بیماری کیله درگذشت. بقیه پادشاهان یا عزل شدند و یا کشته شدند و یا به تبعید رفتند. این پدیده تاریخی به خودی خود گویای ماهیت نهاد سلطنت در ایران است که خود میتواند سرآغاز بحث مهمی باشد.
به قتل ناصرالدین شاه اگر بازگردیم پرسش این است که چقدر قتل ناصرالدین شاه را میتوان راهگشای جنبش مشروطه دانست. برخی تاریخنگاران و تحلیلگران مشروطه را یک جریان اجتماعی میدانند که شکل گرفته بود و مسیر خود را میرفت و قتل ناصرالدین شاه نیز تاثیری در تسریع آن نداشته است؟
برای پاسخ به این پرسش باید پای در وادی تحلیل انگارههای تاریخی گذاشت. ناصرالدین شاه قریب به پنجاه سال با یک بازی ماهرانه در سیاست خارجی و با مسدود کردن فضای تجددخواهی در داخل و چیدن مهرههای شطرنج در داخل دیوان توانست سلطنت خود را با گونهای تعادل سیاسی پیش ببرد. اهمیت این قضیه وقتی است که میدانیم شورشهای بزرگ و متعدد نان و قحطی در دوره ناصرالدین شاه روی داده است. با مرگ ناصرالدین شاه اما گونهای شتاب انقلابی که در نهضت تنباکو اولین نشانههای آن دیده شد، در طرد دستگاه قاجار به وجود آمد. نمیتوان انقلاب مشروطه آن هم یک دهه بعد از ترور ناصرالدین شاه را امری تصادفی فرض کرد، همانگونه که نمیتوان موافقت نامه سری در سال ۱۹۰۷ میان دو قدرت بزرگ روسیه تزاری و انگلستان بر سر منطقه نفوذ در ایران را نیز امری تصادفی به حساب آورد. البته این سخن به این معنا نیست که جریانهای انقلابی امری دفعی است و سابقهای طولانی برای شکلگیری آن وجود نداشته است. اگر توجه کنیم درمی یابیم که مرگ ناصرالدین شاه برای همعصران خود مسئله بسیار مهمی بود. اگر به نوشتههای آن دوره رجوع شود مشخص میشود که این واقعه بازتاب زیادی داشته و چندین نفر از رجال قاجار از جمله ظهیرالدوله درباره این قتل و ریشهیابی آن نوشتهاند. حوادثی که یک دهه بعد در عصر مشروطه اتفاق افتاد تاکیدکننده این مسئله بود که به رغم تلاشهای ناصرالدین شاه برای سرکوبی جریانهای تحولخواه و تجددطلب اما این خواستهها فراموش نشد و در عصر مظفری که سختگیریها کمتر بود اوج گرفت. در واقع مرگ ناصرالدین شاه سدی که در مقابل رشد این جریانات وجود داشت را برداشت و این راه را گشود. به تعبیری مرگ ناصرالدین شاه و ظهور نهضت مشروطه را میتوان با برکناری رضاشاه از سلطنت در ۱۳۲۰ و شتاب جنبش سیاسی در دوران بعد از جنگ دوم مقایسه کرد.
ناصرالدین شاه بعد از ترور «شاه شهید» نامیده شد آن هم در دورانی که مشروطهخواهی اوج گرفته بود و نتیجه منطقی آن نیز تضعیف نهاد سلطنت بود. درباره این مسئله دو گونه تحلیل شده است. گروهی معتقدند که ترور ناصرالدین شاه به بابیه نسبت داده شد و به دلیل وجه مذهبی بخشیدن به این ترور، ناصرالدین شاه، شاه شهید نامیده شد. درمقابل گروهی نیز معتقدند که با پیروزی مشروطه و گرفتاریها و هرج و مرج دوران بعد از انقلاب، دوره ثبات ناصری تبدیل به نوستالژی شد و ناصرالدین شاه ارج یافت و شاه شهید نامیده شد. شما علت ارج و اعتبار یافتن ناصرالدین شاه بعد از ترور را در چه میدانید؟
پرسش مهم و هوشیارانهای است. دو تحلیلی که شما نیز در پرسش خود ذکر کردید لزوما دربرابر یکدیگر نیستند و چه بسا یکدیگر را تقویت میکنند. پیتر چلکوفسکی، مردمشناس که تحقیقات زیادی روی تعزیه در ایران انجام داده مقالهای به زبان انگلیسی دارد و درباره متنی است که مربوط به دوره بعد از قتل ناصرالدین شاه است که به عنوان پیش پرده در آغاز تعزیه خوانده میشد. گویا آن متن مرگ ناصرالدین شاه را به عنوان یک تراژدی بزرگ جلوه میداد. به نظر میرسد که این کوشش ازجانب رجال قاجار و به خصوص علی اصغر خان امین السلطان صدراعظم ناصرالدین شاه و بعدا مظفرالدین شاه تقویت شده است تا به ناصرالدین نوعی تقدس ببخشند و شاهکشی را مذموم بشمارند. بنابراین شاید عنوان «شاه شهید» از اینجا ریشه گرفته باشد. به دنبال آن البته بازتابی که سرخوردگی از انقلاب مشروطه به دنبال داشت نیز به شاه قاجار اعتبار داد و به ناصرالدین شاه جنبه متعالی از پادشاهی که میتوانست ثبات و آرامش سیاسی را تضمین کند بخشید.
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۳۷۶۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئیسی: ایران تحریم ناپذیر است / با ترور دانشمندان نمیتوانند دانش بومی را از ما بگیرند
به گزارش صدای ایران از ایرنا، «آیت الله سید ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور در مراسم افتتاحیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی جمهوری اسلامی ایران (اکسپو ۲۰۲۴) با بیان اینکه این نمایشگاه معرفی توانمندیهای صادراتی ایران است و فضای رقابتی ایجاد میکند، تصریح کرد: نمایشگاه توانمندیهای صادراتی ایران یک کنش جمعی برای رفاه اجتماعی و جهانی از مسیر توسعه تجارت، صادرات و گسترش تعاملات اقتصادی محسوب میشود، امیدواریم این نمایشگاه موجب همگرایی، هماهنگی و مشارکت فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان، صادرکنندگان و بازرگانان و موجب رشد اقتصادی کشور و منطقه و جهان شود.
ایران تحریم ناپذیر است
وی افزود: این نمایشگاه نشان دهنده آن است که ایران تحریم ناپذیر است و هرگز تحریمها در این کشور با اراده پولادین مردم به نتیجه نرسیده و پس از این هم به نتیجه نخواهد رسید؛ طرحهای شیطانی منزوی کردن ایران به نتیجه نرسیده و بعد از این هم هرگز به نتیجه نخواهد رسید.
آیت الله رئیسی خاطر نشان کرد: جمهوری اسلامی ایران با ذخایر مادی و معنوی و نیروی انسانی کارآمد و با اراده و با ابتکارات و خلاقیتها و با بهره مندی از فناوریهای نوین میتواند در عرصههای مختلف برای دنیا نوآوریهایی را داشته باشد و به جهان عرضه کند.
تحریم نوعی جنگ است
رئیس جمهور بیان کرد: خداوند همه امکانات را به صورت عادلانه در اختیار بشر قرار داده و میتوان با فکر و اندیشه، همکاری و همگرایی و هماندیشی، نیازها را مرتفع کرد و او را به نقطه کمال و رفاه رساند، اما متاسفانه جریان تحریمها نمادهای ظلم به دولتها و ملتهاست، نه فقط ظلم به یک ملت بلکه ظلم به تمام ملتهاست.
رئیس جمهور گفت: جریان تحریمها نمادهای ظلم به دولتها و ملتهاست.
آیت الله رئیسی تاکید کرد: اگر با ایجاد تنگنا ملتی را از رسیدن به هدف و دستیابی به امکانات محروم کرد، این ظلم به یک اقلیم نیست بلکه به همه ملتها و اقلیمهاست.
رئیس جمهور تحریم را نوعی جنگ دانست و گفت:، اما نه جنگ نظامی، جنگی که با این ابزار ملتی را از آنچه میتواند به آن دست یابد، محروم کند. در جنگ ارادهها ملت ایران اراده کرد که با توکل بر خدا و با ابتنا به داشتهها و تواناییهای ملی تحریمها را پشت سر بگذارد به نحوی که نه ما بلکه سخنگوی کاخ سفید اعلام کند فشارهای حداکثری به جمهوری اسلامی مفتضحانه شکست خورده است.
با ترور دانشمندان نمیتوانند دانش بومی را از ما بگیرند
وی بیان کرد: غرب تلاش میکند که ما و منطقه به فناوریهای نوین دست پیدا نکنیم و اگر به این فناوری دست یافتیم، نقطه اصلی در دست خودشان باشد که بتوانند به سلطهگری ادامه دهند، اما به لطف خداوند متعال و به برکت نیروهای جوان و دانشمند ما بسیاری از دانشها در کشور ما بومی شده است. امکان اینکه بتوانند دانش بومی را از کشور ما حتی با ترور دانشمندان، از کشور خارج کنند امکانپذیر نیست.
رئیس جمهور تاکید کرد: تصور نکنند اگر چند دانشمند و متخصص را تحت فشار قرار دهند میتوانند ما را از نوآوری و دستیابی به فناوری نوین بازدارند هرگز این طور نخواهد شد. آنجا که دشمن بیشترین فشار را برای عدم دستیابی ما به دانش اعمال میکند ما بیشترین موفقیت را کسب کردهایم به عنوان مثال در صنایع هستهای و نظامی فشار آوردند که ما به فناوری نوین دست پیدا نکنیم، اما بیشترین موفقیت ما در صنایع نظامی و هستهای اتفاق افتاده است.
قدرت تولید و صادرات کمتر از قدرت نظامی نیست
آیت الله رئیسی در ادامه قدرت نظامی را بسیار مهم دانست و گفت: توانایی به همراه دارد، اما قدرت تولید و صادرات کمتر از قدرت نظامی نیست. آنچه میتواند کشوری را در کنار تولید قدرت نظامی، قدرتمند کند قدرت تولید و اقتصاد و توانایی برای صادرات است. به تولیدکنندگان تاکید میکنم که امروز شما در جایگاه تولید قدرت قرار دارید و صادرکنندگان ما نیز با صادرات برتر خود برای کشور تولید قدرت میکنند.
رونمایی از توانمندی ها، ارتباط دولتها و ملتها و مردم با یکدیگر را رقم میزند
وی این نمایشگاه را موجب امیدآفرینی برای ملت ما و مردم منطقه برشمرد و عنوان کرد: این امید ایجاد میشود که ما حتما توانایی انجام کارهای بزرگ را داریم. من در پایان به این نکته اشاره میکنم که ایران اسلامی با توجه به جایگاهی که در آن واقع شده، خط ترانزیتی است؛ ما دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان را در جنوب داریم و به اقیانوس هند متصلیم؛ خط ترانزیتی به صرفه، مطمئن و با زمان عبور بسیار محدود میتواند زمینهای برای حمل و نقل و جابجایی کالا باشد.
رئیس جمهور کارفرمایان، تولیدکنندگان، مهندسان و کارگران را افسران و سربازان خط مقدم جبهه مقابله باتحریمهای آمریکا و دیگر دشمنان ایران و انقلاب اسلامی معرفی و خاطرنشان کرد: این افسران و سربازان خط مقدم جبهه مقابله با تحریمها توانستهاند در عرصه تولید، اقتصاد و فناوری به گونهای عمل کنند که امروز به جرأت میتوان ایران را کشوری فناور و پیشرفته نامید.
آیت الله رئیسی با اشاره به اینکه برای رونق فعالیتهای اقتصادی و جلوگیری از خامفروشی به ایجاد زنجیره کامل تولید نیاز داریم، گفت: ایجاد زنجیره کامل تولید، علاوه بر ایجاد اشتغال، و ارزش افزوده بالاتر میتواند به خود تولید نیز رونق و تنوع بیشتر ببخشد و امکانات و ظرفیتهای محقق کردن این هدف از مواد اولیه مورد نیاز تا دانش و علم و نیروی انسانی متخصص و کارآمد کاملا در کشور وجود دارد.
رئیس جمهور با بیان اینکه در نمایشگاهی که امروز افتتاح میشود تولیدات متنوع و دستاوردها و توانمندیهای متعددی ارائه شده است، این محصولات را بخشی از تواناییهای امروز جمهوری اسلامی ایران دانست و از همه کسانی که در این نمایشگاه حضور دارند خواست که موضوع مذاکره، تنظیم و انعقاد قرارداد و دیگر اقدامات لازم برای تجارت و تولید را با جدیت پیگیری کنند تا در زمان برگزاری نمایشگاه هفتم توانمندیهای صادراتی ایران، ببینیم که گامهای بلندی در این مسیر برداشته شده است.
رئیس جمهور همچنین بر ضرورت نگاه ویژه نسبت به تجارت با ارزهای ملی تاکید کرد و گفت: امروز در مجامع و پیمانهای اقتصادی بزرگ نظیر شانگهای، بریکس و اوراسیا موضوع تجارت با ارزهای ملی از سوی سران کشورهای عضو مطرح است که تحقق آن باید با جدیت پیگیری شود.
آیت الله رئیسی با تاکید بر اهمیت نقش دفاتر بازرگانی در معرفی ظرفیتهای کشور به بازرگانان و فعالین اقتصادی ضمن تقدیر از اقدامات وزارت صنعت، معدن و تجارت و امور خارجه برای افزایش این دفاتر در ۶۰ نقطه از دنیا افزود: از جمله مشکلات ما در جهت توسعه مبادلات اقتصادی آشنا نبودن بازرگانان و فعالان اقتصادی دیگر کشورها با ظرفیتهای جمهوری اسلامی ایران و از طرفی عدم آشنایی بازرگانان و فعالان اقتصادی ما با ظرفیتهای دیگر کشورهاست که در این زمینه ایجاد دفاتر بازرگانی در راستای آشنایی بین این دو بخش میتواند نقش مهمی ایفا کند.
رئیس جمهور در ادامه ابراز امیدواری کرد برگزاری این نشست در همافزایی بین کشورها و همچنین بازرگانان و فعالان اقتصادی برای رشد تولید و اقتصاد ایران و کشورهای منطقه راهگشا باشد.
به گزارش ایرنا، ششمین نمایشگاه توانمندیهای صادراتی جمهوری اسلامی ایران از ۸ تا ۱۲ اردیبهشت ماه در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران و توسط شرکت توسعه صنعت نمایشگاه و رویداد برگزار میشود.
این نمایشگاه قرار است در حوزه توسعه صادرات غیرنفتی و رونق تجارت خارجی و استفاده از توانمندی و ظرفیت بالای نمایشگاهی کشورمان، تحت عنوان IRANEXPO ۲۰۲۴ برگزار شود.
تاکنون حضور ۱۷۳ شرکت داخلی در این نمایشگاه قطعی شده و قرار است این شرکتها از شنبه تا چهارشنبه به مدت چهار روز از ساعت ۸ تا ۱۵ فعال باشند.
این شرکتها در ۷۰ هزار متر مربع فضای سرپوشیده و فضای باز در سالنهای ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۸، ۲۵، ۳۱، ۳۵، ۳۸، A ۳۸، B ۳۸، ۴۰، ۴۱ و ۴۴ حضور خواهند داشت و محصولاتی در حوزه پتروشیمی، صنعت، صنایع غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی، صنایع دستی و گردشگری را در معرض نمایش قرار میدهند.